داوود سلیمانی را آزاد کنید
Thursday, March 18, 2010
داوود سليماني سال نو را در اوين به سر مي برد
Wednesday, February 24, 2010
برگزاری دادگاه دکتر سلیمانی
دادگاه دکتر داوود سلیمانی به طور غیر علنی و با حضور وکیل ایشان، آقای دکتر محسن رهامی روز دوشنبه 88/12/3 و با ریاست قاضی صلواتی برگزار شد. پس از پایان دادگاه، به خانواده او اجازه حضور در دادگاه و گفتگو با دکتر سلیملانی و قاضی صلواتی داده شد. خانواده، خواهان مرخصی دکتر سلیمانی از زندان بودند که قاضی صلواتی قبول وثیقه را منوط به انشای رای نمود.و ضمنا اظهار امیدواری نمود که پس از مطالعه کامل پرونده و دریافت لایحه ی دفاعیه ی وکیل، امکان تبرئه ایشان نیز وجود دارد.
Thursday, February 18, 2010
سوم اسفند دادگاه داوود سليماني
گفتني است دكتر داوود سليماني عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت به اتهام "تشویش اذهان عمومی ازطریق نشر اکاذیب " و " اقدام علیه امنیت ملی" از 26 خرداد ماه بازداشت و تاكنون در زندان اوين بوده است
Sunday, January 17, 2010
دلنوشته هاي يكي ازدانشجويان دكتر داوود سليماني به استاد دربندش
ترم دوم سال 82 ، در درس تفسیر قرآن، چند دانشجوی بسیجی که از بد حادثه مجبور به انتخاب آن کلاس شده بودند، از اول با توهم مناظره با یکی از اعضای جبههی مشارکت پا به کلاس گذاشتند. جلسات اول، هر حرف و نکتهی تاریخی و شأن نزولی را طعن و کنایه میپنداشتند و موضع میگرفتند که استاد چرا تفسیر قرآن را با سیاست آمیختهاند و چرا گرایشهای سیاسیشان را در تدریس وارد میکنند و آسمان به ریسمان میبافتند و حدیث و روایت و... استاد اما چنین نبود، با آرامش تمام حرفهایشان را میشنید و جواب میداد با آنکه منظورشان را خوب میدانست. نشان به آن نشان که میانهی ترمْ نرسیده ساکت شدند و کلاس که تمام شد یکیشان صادقانه گفته بود حیف که تمام شد؛ و این از آنجا بود که شیرینی و جذابیت و صداقت و عمق سخنان او دلنشین بود و سبک تدریس او آمیزهای از سنت کلاسیک تفسیر و هرمنوتیک مدرن و پژوهشهای نقد تاریخی و کاملاً روزآمد. اتاق دکتر سلیمانی در طبقهی چهارم ساختمان قدیم دانشکده الاهیات دانشگاه تهران، باز بود به روی دانشجویانی که هراس داشتند از پرسش سوالات خود؛ که انگار پرسش از قرآن و تاریخ اسلام جرمی بود نابخشودنی. و او همیشه جوابگو و پرانرژی و خلاق روبروی جوانان ایستاده بود.
حالا ماههاست استاد ما، با آن چهرهی رنجور و صبور، در زندان حکومتی است که پابهپای مردم برای برپایی آن تلاش کرد و دوشادوش رزمندگان در جبههها به حفاظت از آن ایستاد و پس از آن هم چه در دانشگاه و چه حزب و هر جای دیگر، مدافع پایدار انقلاب و امام و اصلاحات ماند؛ حالا ماههاست که خانوادهی رنجدیدهی او و دانشجویاناش از شنیدن طنین محزون صوت داوودی او محروم شدهاند؛ حالا ماههاست که آن اتاق و سالن آن طبقه، گاهگاه محل مکث و نگاه حسرتبار و دریغ استادان و دانشجویانی است که لحظهای درنگ میکنند و میگذرند و تا اعماق وجودشان را این سوال پر میکند که چرا؟ سوال بیجوابی که هر روز در جایجای این میهن غمزده تکرار میشود. چرا او؟ او که تنها یک حکومت ضد قرآن و ضد اهلبیت و ضد شهادت و ضد دین و ضد آگاهی و روشنگری میتوانست دست به بازداشتاش دراز کند. او که هیچگاه نشد که در نقدهایش جانب انصاف را فرو بگذارد، نشد که بوی افراط و رادیکالیسم را حس کند و برنیاشوبد، نشد که از امام و شهدا نگوید، نشد که ظلم را ببیند و سکوت کند، نشد که پشت دانشجو را خالی کند، همانطور که مردانه در 18 تیر تا آخر در کنار دانشجویان ایستاد، همانطور که پشتگرمی همهی بچههای انجمن اسلامی دانشگاه تهران و دانشکدهی الاهیات بود.
حالا تازه پس از 7ماه اعلام کردهاند که پروندهی او و چند تن دیگر متهمان! به دادگاه ارسال شده است، تا همگان ببینند که دستگاه قضا و قضاوت اسلامی با چه سرعتی به سمت پرتگاه ظلم و بیعدالتی در حرکت است.
Thursday, January 14, 2010
پرونده داوود سليماني به دادگاه ارسال شد
به گزارش روز چهارشنبه پايگاه اطلاع رساني دادسراي عمومي و انقلاب تهران پرونده متهمان ياد شده در پي رسيدگي و تکميل تحقيقات به دادگاه انقلاب اسلامي تهران ارسال شده است.
اسامي اين متهمان عبارتند از "داوود سليماني" ، "محمدرضا رجبي" ، "عيسي سحرخيز" ، "آذر منصوري" ، " مهدي محموديان"، "هادي عرب قبادي" و " اميرعلي آقاياري" مي باشد
Sunday, December 27, 2009
نامه خواهر داود سلیمانی به برادر دربندش:از دردهایت برایم بگو
السلام و علیک یا ابا عبدالله الحسین به نام خالق یکتا بسم الله الرحمن الرحیم
برادرعزیزم
یادت هست هنگامی که شما سرباز بودید امام خمینی اعلامیه ای صادر کرد که سربازان رژیم پهلوی به خود آیند و از تن دادن به دستورات سران خود بپرهیزند.شما در آن زمان در زنجان خدمت می کردید با مشورت پدر بزرگوارمان حاج احمد آقا از پادگان فرار کردی و به شهر طبس گلشن رفتی تا به حرف امام و رهبر عزیزمان عمل کرده باشی. آیا آن روزهای پر اضطراب یادت هست. بعد از پیروزی انقلاب که رهبر عزیزمان امام خمینی بانی آن بود چقدر خرسند و راضی به دنبال کار سربازیت رفتی و سپس وارد کمیته انقلاب اسلامی شدید و در کنار آن در دانشگاه مشغول خواندن درس الهیات شدید. یادت هست وقتی که دشمن بعثی به خاک ایران عزیزمان حمله کرد با پیام رهبر عظیم الشان انقلاب با برادرانت عازم جبهه های حق علیه باطل شدید. یادت هست که همیشه در هنگام مرخصی از جبهه چگونه از رشادت های همرزمانت و زنده یاد شهید چمران سخن می گفتی؟ مدتها شما و دیگر برادرهایم در جبهه بودید و مادر و پدرمان دل نگران شما
داوودم عزیزم
آیا روزهای پر اضطراب آخر جنگ یادت هست که شما در جبهه بودید که خبر دار شدید ابولقاسم برادرمان با شروع عملیات مرصاد در شلمچه مورد حمله خمپاره های بعثی قرار گرفته و به شهادت رسیده و شما برادر دلسوخته به اهواز رفته بودید تا پیکر برادرت را که تقریبا متلاشی شده بود مشایعت کرده و برای پدر و مادرمان به تهران بیاورید. آیا آن روزهای سخت یادت هست؟ چه شده که حال این گونه در بند هستی؟ چه چیزی در این گذشت زمان عوض شده؟ آیا همه اینها ایثار و فداکاری برای جامعه و مملکت اسلامی نیست؟ آیا در این گذشت زمان چیزی اشتباه بوده است؟ چه چیز؟ همدلیتان با رهبرمان، رزمتان، شهادت برادرمان، دلسوزی برای مملکت و دین مان که حال شما باید اینگونه در بند باشید.
برادر عزیزم
قلبم مالامال از درد و هجران است خدا را شکر می گوییم که بعد از شهادت قاسم پدر ومادرمان را از دست دادیم چون اگر آنها بودند این فراق را به هیچ عنوان تاب نمی آوردند. داوودم من و دو خواهر دیگر و برادرانت و همسر و فرزندانت به هیچ وجه نمی توانیم این دوری را تحمل کنیم وای به حال پدر و مادرمان. راستی یادت هست زمانی که ابولقاسم شهید شده بود حسین برادر بزرگمان خوابی از امام دیده بود. تعبیر آن این بود که شما پنج برادر خمستان را از برادری به خداوند متعال داده بودید حال این اسارت چه تعبیری دارد؟
داوودم، برادر دوست داشتنی ام
از دردهایت برایم بگو.بگو ببینم آن صداهایی را که در سر و گوشت بود که دکتر زندان گفته بود به خاطر صد و بیست و شش روزی است که در انفرادی به خاطر نبودن امکانات شدت یافته بود در زندان عمومی التیام یافته است ؟می دانم که هیچگاه از دردهایت برای مان نمی گویی چون دوست نداری خانواده ات را نگران ببینی
داوودم
برایت دعا می کنم و این روزها سعی می کنم پی در پی زیارت عاشورا را برایت بخوانم چون می دانم این دعا برای شما به دلیل آن که مداح اهل بیت و روضه خوان سید الشهدا هستی کار ساز و مرحم است .راستی داداشم بر نامه مسجد محل همچنان چون سالهای قبل به قوت خود باقی است . هیات امام حسین صبح عاشورا مقابل منزل مان می آید و یادی از آن پیرو غلام اهل بیت ( پدرمان )می کند. حال وهوای عاشورایی امسال هم در کوچه ما می پیچد. فقط جای شما مرید آقا و نوحه خوان او در این هیات خالی است. همه دوستان و فامیل از جمله خانواده دعا می کنیم که شما بیایید تا مانند سالهای قبل شاهد نوحه خوانی شما باشیم
داوودم، عزیزم دوستت داریم و همواره برای سلامتی و آزادی ات دعا می کنیم
والسلام، به امید دیدار مجدد
خواهرت زهرا
آشتی دادن میان مردم از هر نماز و روزه ای با ارزش تر است .( امام علی نهج البلاغه نامه ی 47
Tuesday, December 8, 2009
برگزاری نمازجماعت اعتراضی دربند350 با پیش نمازی داوود سلیمانی
در این روز به دلیل توهین پیش نماز زندان به جنبش سبر ، نماز جماعت اعتراضی در این بند با پیش نمازی "داوود سلیمانی" نماینده تهران در مجلس ششم بر گزار گردید که با تهدید مسئولین مواجه شد